جوان آنلاین: تسهیلات ساخت مسکن با توجه به اینکه بخش لکوموتیو مسکن را به جهش و رشد میرساند، بیش از ۱۳۰ رشته فعالیت را نیز با رشد و جهش در تولیدات همراه خواهد کرد و پرداخت تسهیلات ساخت مسکن، خود به خود موجب ایجاد سرمایه در گردش برای صنایع وابسته پسینی و پیشینی مرتبط با ساخت مسکن خواهد شد و از همه مهمتر اینکه کمترین معوقات در بین تسهیلات بانکی مرتبط با تولید را به خود اختصاص داده است، از همین رو باید تسهیلات ساخت مسکن جایگزین تسهیلات سرمایه در گردش شود.
سالهاست در گزارشات رسمی که در آن هدف از پرداخت تسهیلات بانکی ذکر میشود، بیشترین سهم تسهیلات به تأمین سرمایه در گردش اختصاص داشته است، به گونهای که در سال ۱۴۰۲ از مجموع ۵هزارو ۶۴۶ هزارمیلیارد تومان تسهیلات پرداختی نظام بانکی، مبلغ ۳هزارو ۵۲۴ هزارمیلیارد تومان معادل ۶۲درصد از کل تسهیلات پرداختی به تأمین سرمایه در گردش اختصاص داشته است. پرداخت این حجم از تسهیلات بانکی سرمایه در گردش در شرایطی صورت گرفته است که نیاز مبرم به تأمین مالی ساخت مسکن برای مردم وجود دارد و کل تسهیلات پرداختی به بخش مسکن و ساختمان در سال ۱۴۰۲ معادل ۲۶۰هزارمیلیارد تومان (۶/۵ درصد کل تسهیلات پرداختی) بوده است.
تسهیلات ساخت و خرید مسکن در اغلب کشورهای توسعه یافته و همچنین سایر کشورها بلندمدت است که باعث میشود این نوع تسهیلات تا سالها در ترازنامه بانک بماند. یکی از انتقادات هم به شیوه تأمین مالی ساخت مسکن در قانون جهش تولید مسکن بلندمدتبودن وامهای بخش مسکن و ماندگاری بالای این وامها در ترازنامه بانکهاست.
در پاسخ به این انتقاد نکاتی مطرح است:
۱- با پرداخت تسهیلات مسکن، پول از انتهای زنجیره تولید کالا به صنایع تزریق میشود. به این ترتیب زنجیرههای صنعتی متعدد مرتبط با بخش مسکن (که تقریباً عمده صنایع را شامل میشود) با افزایش تقاضای قابل توجهی برای محصولات خود مواجه میشوند. گفتنی است این افزایش تقاضا همراه با پرداخت نقدی (که همان اعتبارات پرداختی در قالب وام مسکن به انتهای زنجیره تولید است) خواهد بود و نیاز سرمایه در گردش شرکتها را با خالیکردن انبار محصولات و فروش بیشتر برطرف میسازد و صرفه مقیاس را نیز افزایش میدهد.
۲- بنگاهها برخلاف خانوارهای فاقد مسکن دهکهای پایین که چارهای به جز تأمین مالی بخشی از هزینه ساخت مسکن خود از طریق تسهیلات بلندمدت بانکی ندارند، راههای متنوعی برای حل مشکل سرمایه در گردش خود دارند که در صورت بستهشدن دسترسی به تسهیلات بانکی میتوانند به کار گیرند:
الف) اساساً بنگاه با فروش محصول قبلی، منابع لازم را برای تولید آتی به دست میآورد و در بسیاری از صنایع نیاز به دریافت وام برای سرمایه در گردش نیست.
ب) برخی شرکتها امکان اصلاح و بهینهسازی فرایند تولید و کاهش مدتزمان تولید تا فروش (از خرید و انبار مواد اولیه تا انبار محصول و فروش) را دارند.
پ) بسیاری از شرکتها داراییهای ملکی مازادی را در طول زمان تملک و نگهداری میکنند. این شرکتها میتوانند با فروش این داراییها سرمایه در گردش خود را تأمین کنند.
ت) برخی شرکتها در ایران همواره حجم قابل توجهی از مواد اولیه را نگهداری میکنند، به گونهای که شاید بتوان نام آن را احتکار گذاشت. این بنگاهها با اصلاح میزان مواد نگهداریشده نیاز خود را به سرمایه در گردش کاهش خواهند داد.
ث) روشهای جایگزین تأمین مالی از جمله فروش اوراق بدهی و افزایش سرمایه در بورس برای بسیاری از شرکتها وجود دارد.
۳- نگاهی به سهم تسهیلات مسکن از کل وامهای بانکی در ایران و مقایسه آن با دیگر کشورها نشان میدهد حرکت به سمت افزایش سهم تسهیلات مسکن اقدامی منطقی است، البته باید به این نکته نیز توجه داشت که بانکها به عنوان مهمترین عنصر تخصیص منابع در هر کشور، باید متناسب با نیازهای آن کشور اقدام به تخصیص اعتبارات کنند، بنابراین حتی اگر در برخی کشورها سهم تسهیلات مسکن از کل کمتر هم باشد، نمیتوان آن را مبنا قرار داد.
۴- مسکن مستقیماً کالای مورد تقاضای مصرفکننده نهایی است، جزو نیازهای اساسی اشخاص است و تأمین آن تأثیر مثبت قابل توجهی بر سطح رفاه کل دارد. باید دقت داشت که این نکته ناظر بر اهمیت تأمین یک نیاز است و ممکن است در نگاه کمی به تولید ناخالص داخلی که صرفاً بیانگر ارزش بازاری کالاها و خدمات است، منعکس نشود. در نقطه مقابل دقیقاً مشخص نیست که تأمین سرمایه در گردش بنگاهها چه میزان توجیه داشته و چه اثراتی بر رفع نیازهای اساسی مردم و افزایش رفاه دارد؟ اساساً بنگاههایی که محصولات دارای تقاضا را تولید میکنند و مشتری دارند، نباید زیاد محتاج تأمین سرمایه در گردش از بانکها باشند.
۵- تسهیلات ساخت مسکن، مولد است و خاصیت پیشران دارد و از آنجا که به صورت مرحلهای و متناسب با پیشرفت فیزیکی پروژهها پرداخت میشود، کمترین انحراف را خواهد داشت، بنابراین بدون شک یک مصداق مهم و عملیاتی هدایت اعتبار که موجب رشد اقتصادی میشود، همین تأمین مالی ساخت مسکن است. به این شکل با افزایش سهم تسهیلات مسکن، کیفیت رشد نقدینگی افزایش یافته و سالمسازی نقدینگی به معنای واقعی کلمه محقق خواهد شد.
۶- از آنجا که تسهیلات ساخت مسکن به صورت خرد بازپرداخت میشود و وثیقه باارزشی دارد که همان مسکن ساخته شده است، کمترین میزان معوقات را خواهد داشت.
تسهیلات ساخت مسکن با توجه به اینکه بخش لکوموتیو مسکن را به جهش و رشد میرساند، بیش از ۱۳۰ رشته فعالیت را نیز با رشد و جهش در تولیدات همراه خواهد کرد و پرداخت تسهیلات ساخت مسکن، خود به خود موجب ایجاد سرمایه در گردش برای صنایع وابسته پسینی و پیشینی مرتبط با ساخت مسکن خواهد شد و از همه مهمتر اینکه کمترین معوقات در بین تسهیلات بانکی مرتبط با تولید را به خود اختصاص داده است، از همین رو باید تسهیلات ساخت مسکن جایگزین تسهیلات سرمایه در گردش شود. با توجه به دلایلی که برشمرده شد، انتظار میرود در دولت آینده روند ایفای نقش نظام بانکی در تأمین مالی ساخت مسکن شتاب گیرد و یکی از پایههای بهبود وضعیت اقتصاد کشور از داخل بنیان نهاده شود.